Abed's Blog

یاران غار

Abed's Blog

یاران غار

:((

داشتم اتفاقاتالاتهای بدی که برام افتاده بودو برای دوستم تعریف میکردم که موندم چرا این بشر اینقد ناراحت شد که چرا باید این اتفاقات برای من بیفته منم شروع کردم به دلداری دادن که بابا گریه نداره این اتفاقا برای هر گوسپندی میفته در این اثنا توجهم جلب شد که این روزها پوستمو در کلفتی در مقابل اتفاقای وارده با پوست اورانگوتان برابر میبینم و کرگدن تازگیا تو خیابون راهو برام باز میکنه و احساس توانایی سرشاخ شدن با بازمانده های دایناسورها که چنتایشون تازگیا تو هیئت المی دانشزای امیرکبیر (س) کشف شدن رو داره.با وجود تلاشهای سازمانهای بیربط حاضر به بازگشت به موطن خودشون نشدن و خلاصه ما هر چی داریم از حریف تمرینی قدریه که این دانشزا برامون تدارک دیده که نقش بسزایی در قطر پوست و سایر نقاط دایره ها و نیم خطای بدنمون داره...

هر چی خواستم با قضیه کنار بیام که چرا این ابوالبشر این اتفاقا براش دردناکه من که چیزی سر در نیاوردم هر چند اواخر احساس کردم داره از ته یه چیزایی در میارم بر طبق روال اینروزا همین مونده بود که ارژانتین از المان ببازه تا "مورفی" منو به عنوان رفرنس توکتاباش بزاره

یه سوسکو انداختم تو یه جعبه تا ببینم طرف لاکپشت میره یا طرف اختاپوس تا اونجایی که سوسک منو انتخاب کردو با یه جهش به سمت من اومد منم با اون همه قطر پا به فرار گذاشتم و در همین لحظه جا داره از دیوار خونه تشکر کنم که جلوی منو گرفت که اگه اون نبود تا حالا به مرز رسیده بودم و همینطور اعضای خونواده که اینروزا با دیدن من به فکر تماس اضطراری با اورژانس اجتماعین

و این داستان کی میخواهد تمام شود؟؟؟

جواد گل اندام

                     جام جهانی هم شروع شده و من به همراه ملیون های ایرانی منتظریم تا ببینیم این بار خواهر و مادر آقا جواد چه چیزایی واسه عرضه به ملت فوتبال دوست ایران دارن . طبق آخرین اخبار رسیده جواد جون مثل اینکه میخواد از چنتا بازیکن خارجی هم تو تیمش استفاده کنه تا از بار فشار های وارده به خونواده کم کنه البته یه عده از مردم شهر چلسی در حالی که باروون حسابی در حال ِ وزیدن بود در حمایت از جواد به خیابونا ریختن و ایشون رو به عنوان شهروند درجه یک اعلام کردن جواد هم که بازم مثله همیشه بیمورد دچار هیجان  شده بود رو به مردم شهر چلسی گفت:"کثافتا دوستون دارم" (قسمت پایینیو با لحن مهناز شیرازی بخونین)دکتر خیابانی در بخش دیگری از سخنرانی خود با بیان اینکه هنوز چوب بازی ایران-استرالیا را میخورد (من واقعا نفهمیدم این ماییم که داریم چوب اون بازیو میخوریم یا آقا جواد) ضمن تاکید بر ارزشهای انقلاب همگی را به آرامش و سعه صدر دعوت کرد و خواستار تشکیل یک جامعه مدنی ِ حداکثری شد و خود را ذره ای از اقیانوس مواج ملت دانست او همچنین سخنان  خود را فصل الخطاب معرفی کرد و از آحاد ملت خواست تا ضمن رعایت قانون از مطالبات خود دست نکشند و در پایان در حالی که بغض کرده بود از مردم محترم شهر چلسی و خصوصا غلامحسین دین محمدی برادر بزرگتر رسول خطیبی تشکر به عمل آورد